خب بالاخره بعد مدتها تلاش بازم بی نتیجه نتیجه ازمونم هم اومد و باز نمره قبولی نیاوردم. همسرم دیگه از شرایط خسته شده بیخیال رفتن شده دنبال کار هست و میگه همینجا زندگی را بسازیم . منم دارم برای ازمون استخدامی اموزش پرورش میخونم گرچه معلمی و اموز ش و پرورش را دوست ندارم ولی چاره ای ندارم اگه قرار باشه اینجا بمونم چاره ای ندارم جز این. ولی من هنوز دلم به رفتن هست با خودم گفتم اگه اینجا بمونم هیچوقت بچه دار نمی شم چون اینده نامعلومی در انتظار همه هست اگه جنگ بشه من بمیرم بچه ام چی میشه اون که مقصر نیس مقصر ماییم که اوردیمش پس حسرتش را به دل میخرم و نمیارمش . بازم دارم یواشکی زبان میخونم امتحان بدم ان شااله نمره بیارم و از اینجا بریم. اصلا میلی به موندن ندارم دلم اینجا نیس. نه اینده ای که دلخوش باشم بهش هرروز هم بدر میشه.